هشتمین امام شیعیان جهان، در مورد مسائل و رخدادهای عصر غیبت و ظهور امام عصر (عج)، بیاناتی شیوا و راهگشایی دارند که بیش از پیش، این آینه زلال الهی و آرامش بخش هستی را به ما می نمایاند .


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 29 آذر 1393برچسب:, | 16:30 | نویسنده : حجت دهقاني فيروزآبادي |

جايگاه زيارت اربعين در نگاه شيعيان؛
اربعين؛ روز انتظار ظهور قائم آل محمد(عج)

زيارت اربعين در ميان احاديث شيعه از ارزش والايي برخوردار است تا آن جا که از نشانه‌هاي فرد مومن برشمرده شده است؛ روز اربعين رابطه مستقيمي با ظهور منتقم سيد الشهدا(ع) دارد.

زينب صارم؛ زيارت اربعين در ميان شيعيان از جايگاهي بسيار والايي برخوردار است. علت تعظيم و بزرگداشت شيعيان نسبت به اربعين امام حسين (ع) را مي‌توان در گفتار و سفارشات اهل بيت ريشه‌يابي کرد.

امام حسن عسكرى (ع) فرموده است: پنج چيز از نشانه‏هاى مؤمن است. گزاردن پنجاه و يك ركعت نماز واجب و نافله، زيارت‏ اربعين، انگشتر در دست راست كردن و پيشانى بر خاك ساييدن و بلند گفتن‏ بسم الله الرحمن الرحيم.

زيارت اربعين از امام جعفر صادق (ع) روايت شده و خواندن آن در روز اربعين مستحب موکد است. شيخ عباس قمي زيارت اربعين را در کتاب ارزشمند مفاتيح الجنان نيز ذکر کرده است.

اربعين روز تجديد اندوه شيعه

روز اربعين براي شيعيان زمان تجديد غم و اندوه براي مصايب سيد الشهدا است؛ اين غم و اندوه در جان شيعيان جريان دارد تا به دست منتقم واقعي آل محمد انتقام خون‌هاي به ناحق ريخته شده در سرزمين کربلا ستانده شود به همين جهت روز اربعين را مي‌توان زمان تجديد عهد با منتقم آل محمد دانست.


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 19 آذر 1393برچسب:, | 18:45 | نویسنده : حجت دهقاني فيروزآبادي |

حجت الاسلام پناهیان را باید یکی از پیشقراولان بحث بشارت ظهور دانست ، ایشان بیش از یک دهه است که بهمراه مباحث مهم تربیتی، دینی و اجتماعی به بحث مقدس بشارت ظهور نیز می پردازد ، سخنرانی های ایشان در این زمینه را می توان تفسیر بشارتهای ولی امر مسلمین در یک و نیم دهه گذشته دانست.


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 13 آذر 1393برچسب:سخنراني زيبا نشانه هاي ظهور,نشانه ها و قواعد ظهور,سخنرانی زيباي استاد پناهیان,نشانه هاي ظهور, | 10:38 | نویسنده : حجت دهقاني فيروزآبادي |

 

پس در عصر غیبت کبرا یا طولی, که به فرمودهء رسول خدا(ص) زمانش طولانی است, به طریق اولی امام باید مصالح شیعیان خود را رعایت کند و هر آن چه را که مایهء تباهی کارشان می شود, از آنان دور کند و این کار از طریق نصب سرپرست امورشان که حافظ شئون سیاسی - اجتماعی آنان و قوانین دین و دنیایشان باشد, ممکن است.
به اجماع و اتفاق امت, این سرپرستی که نیابت عامه نام دارد, تنها از آن فقهای عادل است. بنابراین فقها, صلاحیت دخالت در امور مسلمانان را طبق آن چه مصلحت اقتضا می کند دارند و هر تصمیمی که در مورد مسائل مسلمانان و ادارهء آنان بگیرند و قانونی که تشریع کنند, و هر حکومتی که تحت نظر آنان و با صلاح دید آنان شکل بگیرد, ناشی از ولایت امام(ع) و تحت مسئولیت ایشان خواهدبود. لذا احیای سنت, دفع بدعت, حفظ شریعت و سرپرستی امت به عهدهء آنان است. پس رهبری, زیبنده شان است و آنان جانشینان امام و قائم مقام او در شئون حکومتی و امینان او بر حلال و حرام هستند. اگر چنین نبود, دین مندرس و آثار شریعت مبین تباه می شد.هر کس نیک تامل کند, در می یابد که اشراف فقها بر امور, به اضافهء جایگاه معنوی و موقعیت روحانی آنان در دل ها, قویترین سبب بقای تشیع و حفظ آثار معصومان (ع) تا روزگار ما بوده است.
این ولایت که برخی شئون آن چنین است, همان حکومت مشروع حقی است که از روزگار خاتم انبیا(ص) هرگز منقطع نشده و تا زمانی که تکلیف باقی است, هم چنان استمرار خواهد داشت و در تحقق این حکومت, میان آن که ولی امر در هر آن چه خداوند در حوزهء حکومتش, یعنی دنیا و مافیها قرار داده کاملا مبسوط الید باشد و یا تنها در بخشی از آن اختیار داشته باشد و یا هیچ اختیاری نداشته باشد و یا آن که در برابر دیدگان حاضر و یا از چشم ها غایب باشد, تفاوتی وجود ندارد.
پس حکومت مشروع, با این اعتبار شکل می گیرد و منعقد می شود و فقهای عادل در عصر غیبت حاکمان شرع و سرپرستان امور به شمار می روند و این است معنای گفتار امام(ع) در توقیع شریف که:
پس آنان حجت من برشمایند و من حجت خدا هستم.
این, همان حکومت مشروعی است که بر مکلفان واجب است که از آن اطاعت کنند و زیر بیرق آن گردآیند, گرچه در سرزمین دیگری جز دارالاسلام به سر می برند. پس مومنان اگر چه در دارالکفر باشند و یا آن که سرزمین مسلمانان تحت سلطهء نامشروعی باشد, بر آنان واجب است که از این حکومت مشروع که امام آن را در عصر غیبت به دست فقها سپرده است, تبعیت کنند.


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 5 آذر 1393برچسب:http://www,hawzah,net/fa/article/articleview/63651?ParentID=63649, | 21:36 | نویسنده : حجت دهقاني فيروزآبادي |


 

بی شک نیاز مردم به حکومتی که ادارهء امورشان را به عهده بگیرد, همیشگی و همه جایی است و اختصاص به زمان و مکان خاصی ندارد و در این جهت میان عصر حضور امام با عصر غیبت تفاوتی نیست و همان گونه که مردمان روزگار معصومان, در شهرهایی که ائمه حضور نداشتند, از طریق وکلا و سفرای آنان با ایشان در ارتباط بودند, در روزگار غیبت نیز مردم نیازمند کسی هستند که از طریق امام و به نیابت از ایشان عهده دار امورشان گردد. بنابراین همان گونه که خداوند با نصب امام, حجت را بر خلق تمام کرد, بر امام نیز, که از رسول خداوند ولایت بر مومنین دارد و امام خلق به شمار می رود, واجب است که در عصر غیبت خود, کسی را برای تامین مصالح آنان تعیین کند و اجازه ندهد که مصالحشان در معرض تباهی و امورشان در آستانهء نابودی قرار گیرد.
از این رو حضرت ولی عصر ارواحناله الفداء در عصر غیبت صغرا یا قصرای خود, برخی از بزرگان شیعه را از جمله نواب اربعه رضوان الله تعالی علیهم که نزد همگان به نیابت و سفارت خاص نامور بودند, به نیابت خود برگزید.


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 29 آبان 1393برچسب:, | 21:32 | نویسنده : حجت دهقاني فيروزآبادي |

سخنرانی حضرت حجه الاسلام  عالي

 براي دانلود سخنراني اينجا كليك كنيد.

 


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 22 آبان 1393برچسب:, | 19:14 | نویسنده : حجت دهقاني فيروزآبادي |

 

                            

در زمان غیبت امام زمان (علیه السلام) منتظران آن حضرت چه وظایفى بر عهده دارند؟

 

در تفكرشيعي انتظار موعود به عنوان یك اصل مسلّم پذیرفته شده، و از آن به عنوان برترین اعمال یاد شده و تأكید شده است كه منتظر فرج باشید و از رحمت خدا مأیوس نباشید (به جهت طولانى شدن غیبت) چرا كه بهترین اعمال در پیش خداوند انتظار فرج است.

 

از بررسى اخبار و روایات معصومين (علیهم السلام)وظایفى چند در عصر غیبت براى منتظران استفاده مى شود:

 

1 ـ شناخت حجت خدا و امام زمان (علیه السلام): مهم ترین وظیفه ى یك فرد منتظر تلاش براى كسب معرفت نسبت به وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) است; چرا كه انسان بدون شناخت امام و منزلت او نمى تواند وظیفه ى خود را در رابطه ى با او تشخیص دهد. در روایت آمده است: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة». «هر كس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.»

 

2 ـ تهذيبنفس و كسب فضایل اخلاقى (خود سازى فردى): منتظر واقعى همیشه در صدد كسب فضایل اخلاقى و آراسته شدن به صفات خوب انسانى است.

 

3 ـ تلاش براى اصلاح جامعه (خود سازى اجتماعى): تلاش براى برطرف كردن مفاسد اجتماعى از طریق امر به معروف و نهى از منكر و اهتمام براى تربیت نسل مهذّب و كارا و خلاصه آماده سازى زمینه براى ظهور امام زمان (علیه السلام)یكى از وظایف منتظر واقعى است، چون تا زمینه ى ظهور فراهم نگردد امكان ظهور امام زمان (علیه السلام)میسر نخواهد شد.

 

4 ـ كسب آمادگى هاى فكرى و فرهنگى و نظامى براى یارى امام زمان (علیه السلام): چرا كه آن حضرت پس از قیام به یارانى نیاز دارند كه حداقل در یكى از عرصه ها بتواند مفید واقع گردد.

 

5ـ  توبه از گناهان

 

6 ـ اطاعت و پیروى از نایبان امام زمان (علیه السلام): همان طور كه مى دانیم در زمان غیبت امام زمان (علیه السلام) مردم موظفند در تمام كارها و حوادث، به توصیه ى ائمه ى اطهار(علیهم السلام)بویژه امام زمان (علیه السلام) به فقهاى جامع الشرایط ـ كه نواب عام آن حضرت هستند ـ مراجعه كنند و به احكامى كه آن ها طبق موازین شرعى صادر مى كنند، عمل نمایند.

 

7 ـ دعا براى سلامتى امام زمان (علیه السلام) و تعجیل فرج ایشان: منتظر واقعى در هر صبح و شام با خلوص نیت از پیشگاه خداى مهربان سلامتى و ظهور امام زمان (علیه السلام)را درخواست مى نماید.

 

8 ـ صدقه دادن براى سلامتى امام زمان (علیه السلام)

 

9 ـ انجام اعمال عبادى مانند خواندن نماز و قرآن، زیارت نمودن به نیابت از امام زمان (علیه السلام)

 

10 ـ توجه به اماكنى كه مورد عنایت امام زمان (علیه السلام) است نظیر مشاهد مشرفه، مسجد سهله، مسجد جمكران و ...

 

11 ـ توسل به امام زمان (علیه السلام) و زیارت آن حضرت با زیارت ها و دعاهایى كه در كتب ادعیه مانند مفاتیح الجنان آمده و از آن جمله موارد ذیل است:

 

الف) دعاى عهد كه هر روز صبح بعد از نماز خوانده مى شود: اللهم رب النور العظیم و رب الكرسى الرفیع ... ،

 

ب) دعاى اللهم عرفنى نفسك فانك لم ان لم تعرفنى نفسك ... این دعا در عصر روز جمعه خوانده مى شود،

 

ج) دعاى كه براى برآورده شدن حاجات ذكر شده است و با این عبارت شروع مى شود: الهى عظم البلاء و برح الخفاء ...،

 

د) دعا براى سلامتى امام زمان (علیه السلام): اللهم كن لولیك الحجة ابن الحسن ...،

 

هـدعاى حضرت مهدى (علیه السلام) كه با این عبارت آغاز مى شود: اللهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المصیبته ...، و) زیارت آل یاسین. جهت توضیح بیشتر به كتابهاى (وظیفة الانام) و (شیوه هاى یارى قائم آل محمد علیه السلام) مراجعه شود.


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 22 آبان 1393برچسب:, | 7:55 | نویسنده : حجت دهقاني فيروزآبادي |

حكومت اسلامي در عصر غيبت از منظر آيت الله بهجت٭
آيت‌الله بهجت برخلاف طرفداران تعطيلي حكومت در سال‌هاي پيش از ظهور حضرت حجت(عج) از يك سو و نيز برخلاف مرحوم آيت‌الله بروجردي كه به گفته او معتقد بود "اگر رژيم پهلوي را سرنگون كنيم نمي‌توانيم به جاي او كشور را اداره كنيم"1 از طرف ديگر معتقد است "ايجاد حكومت اسلامي" واجب است "و توان ادارة كشور را نيز داريم"؛ گرچه مراد او از توانستن، چيزي فراتر از علاقة عملي او به امر حكومت‌داري است، اما برآيند نظرات او براي جامعة مؤمنان آن است كه "اگر بتوانيم اين كار را بكنيم واجب است و بايد جلوي آنهايي كه مانع اين كار هستند را گرفت و آنها را دفع كرد".2 البته تأكيد او بر اقامه حكومت اسلامي در عصر غيبت، منوط بر اجراي كامل دستورات الهي و دوري جستن از مصلحت انديشي‌هايي است كه احياناً منجر به تعطيلي احكام گردد. اشارات او به نفي برخورد مصلحت انديشانه با تكاليف شرعي در امر حكومت‌داري، گذشته از نقد تاريخي كه بر استدلال شيخين ـ مبني بر اين‌كه تعيين جانشين پيامبر(ص) هم برخلاف مصلحت امّت اسلامي است ـ روا مي‌دارد ايرادي نيز بر مصلحت انديشي‌هاي مشروطه خواهان و تائيدي بر اصرار مشروعه طلبان بر لزوم كامل مطابقت قوانين موضوعه بر شريعت محمدي است.3 به همين دليل مشروطه نمي‌توانست همانند خلافت اسلامي، متصف به وصف ."اسلامي" شود و آمال متدينين در باب حكومت اسلامي را برآورده سازد.


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 9 آبان 1393برچسب:, | 9:25 | نویسنده : حجت دهقاني فيروزآبادي |
                                                
 
چه دلايلي وجود دارد كه بايستي تا ظهور امام زمان (عج) حكومت در رأسش « ولي فقيه » باشد و برحق هم هست ؟

برا ي روشن شدن جواب ابتدا مقدمه اي را حضورشما تقديم مي داريم تا زواياي بحث روشن شود . از آنجايي كه خودتان در سؤالتان اشاره فرموديد كه چرا تا ظهور امام( عليه السلام ) بايد در راس حكومت ولي فقيه باشد خود بيانگر اين است كه شما معتقديد كه در راس حكومت اسلامي بايد امام معصوم ( عليه السلام ) باشدتا جامعه را به بهترين صورت آن اداره كند . همانگونه كه مسئله غدير خم يك مسئله سياسي و حكومتي است . از آنجايي كه اسلام دين كاملي است وكامل بودن آن هم به اين معنا است كه در همه زمينهاي زندگي بشر اعم از زندگي شخصي ، اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي، فرهنگي و جنبه الهي زندگي بشري داراي برنامه مي باشد حتي جزئي ترين مسائل روزمره هم از نگاه اسلام دور نمانده است .
لذا حوزه اجرايي و حكومت داري هم كه يكي از جنبه مهم اجتماعي بشري است از اين مسئله استثناء نبوده است و اسلام نسبت به آن غافل نبوده است يعني اينگونه نيست كه دين اسلام يك سري مسايل تئوري را براي مردم بيان كند وهر كس دلش خواست در گوشه خانه به آن عمل كند وهر كس خواست عمل نكند زيرا اين مسئله با مسايلي همچون حكم اجرايي اسلام و حدود وغيره كه اسلام براي مسئولين اجرايي تعريف كرده است در تضاد است .
پس با دلايل فوق ثابت است كه در راس حكومت اسلامي بايد امام معصومي ( عليه السلام ) كه برهمه مباني اسلامي و همه جنبه هاي مادي و معنوي انسان اشراف كامل دارد و از هرگونه خطاء چه عمدي و چه سهوي بدور است قرارداشته باشد .
اما اينكه در زمان غيبت بايد فردي حكومت اسلامي را عهده دار باشد كه از هر جهت شباهت بيشتري را نسبت به امام (عليه السلام ) داشته باشد و از آنجاكه فقيه تسلط بر منابع ديني وگفتار ائمه ( عليهم السلام) در زمينه ها ي مختلف از جنبه هاي سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي ، حتي شخصي را دارد وعمري را صرف مجاهدت با نفس ودور شدن از گناه ونزديك شدن به خدا نموده است امين ترين فرد براي اداره حكومت واجراء شدن احكام اجرايي اسلا م را دارد و نزديكترين فرد ازجهت علم به دستورات اسلامي و سجاياي اخلاقي به امام معصوم ( عليه السلام) مي باشد و از آنجا كه حكومت حق امام معصوم (عليه السلام ) است بديهي است در زمان غيبت بايد كسي جانشين او باشد كه از همه نظر ( علمي ، ديني، اخلاقي) بيشترين شباهت را به امام ( عليه السلا م) داشته باشد .
اما از نظر شرعي و نقلي : درحديث وارد شده است كه از امام زمان (عليه السلام ) سوال شده است كه در زمان غيبت مردم به چه كسي رجوع كنند آن حضرت ( عليه السلام ) فرمودند :
{واما الحوادث الواقعه فارجعوا الي رواه حديثا فانهم حجتي عليكم وانا حجه الله عليهم} (1)
«واما رخدادهايي كه پيش مي آيد به راويان حديث ما مراجعه كنيد زيرا آنان حجت من بر شما يند و من حجت خدا بر آنان هستم .»
البته با بيان حديث ديگر چگونگي دلالت حديث بالا بر ولايت فقيه روشن تر مي شود .
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايند :
هركس از شما كه راوي حديث ما باشد و در حلا ل و حرام ما بنگرد و صاحب نظر باشد و احكام ما را بشناسد او را به عنوان داور بپذيريد همانامن او را حاكم برشما قرار دادم ، پس هر گاه حكمي كرد و از او قبول نكردند حكم خدا را سبك شمرده اند وما را رد كرده اند و آن كس كه ما را ردكند خدا را رد كرده و رد كردن خدا درحد شرك به خداي متعال است(2) .
پس با توجه به مطالب فوق اين مسئله ثابت مي شود كه بايد در راس حكومت اسلامي فقيه باشد بايد فقيه جامع الشرايط كه مسلط بر مسايل فقهي بوده وداراي تدبيروتدبر بوده و از اوضاع زمان خويش اطلاع داشته باشد و ازنظر اخلاقي هم داراي سجاياي اخلاقي بوده واز متابعت هواهاي نفساني و صفات رذيله دور باشد تا بتواند مسايل اسلامي را كه براي تكامل و پيشرفت بشر فرستاده شده را درحد توان به مرحله اجرا در آورد .
منابع :
1- اكمال الدين ،ج 1، ص 483به نقل و نگاهي گذرا به نظريه ولايت فقيه محمد مهدي نادر قمي.
2- اصول كافي ، ج 1 ،ص 67 به نقل ونگاهي گذرا به نظريه ولايت فقيه محمد مهدي نادرقمي .
مطالب فوق برگرفته از كتاب نگاهي گذرا به نظريه ولايت فقيه با دخل و تصرف مي باشد .
براي مطالعه بيشتر به كتاب فوق و كتاب حكميت حكومت فقيه ، حسن ممدوحي مراجعه كنيد .
به نقل از اداره پاسخگويي آستان قدس رضوي              www.maaref.porsemani.ir


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, | 13:45 | نویسنده : حجت دهقاني فيروزآبادي |

       

وجود حکومت قبل از حکومت امام مهدی(عج)، آری یا خیر؟
یکی از اصول فلسفه مارکس این است که کورک هر قدر بیشتر چرکین شود، زودتر دهان باز می کند و منفجر می شود؛ پس در جامعه نیز برای به وجود آمدن انقلاب، باید فساد را بیشتر کرد. متأسفانه این تفکر غلط در برخی از معتقدان به خدا نیز رخنه کرده است.

فقهای اسلامی، بحث پیرامون مسئله حکومت اسلامی در عصر غیبت را به دو سو متوجه ساخته اند:
۱. بحث در اصول مسئله حکومت اسلامی در زمان غیبت.
۲. بحث پیرامون نیابت عامه فقیه عادل از طرف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
اما در مورد بحث اول و برای لزوم تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت به ذکر چند دلیل می پردازیم:
دلیل اجتماعی ـ تاریخی:
حکومت، امری اجتماعی است که نیاز جامعه به امنیت و حفظ حقوق افراد و رواج عدالت گستری، آن را واجب کرده است. جامعه اسلامی از سایر جوامع بشری که لازمه آن برقراری نظم و قانونگذاری برای حفظ امنیت و حقوق و اشاعه عدل در میان افراد جامعه است، جدا نیست و مانند جوامع دیگر نیاز به برقراری حکومتی دارد که قوانین را اجرا کند تا هدف از تنظیم قوانین تحقق یابد.
اگر جامعه اسلامی با بقیه جوامع از نظر نیازمندی به این امور اختلاف می داشت، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام علیه السلام برای بیان این امر سزاوارتر بودند و چون پیامبر و امام چنین مطلبی را بیان نکرده اند؛ بنابراین جامعه اسلامی هم
” جامعه اسلامی از سایر جوامع بشری که لازمه آن برقراری نظم و قانونگذاری برای حفظ امنیت و حقوق و اشاعه عدل در میان افراد جامعه است، جدا نیست و مانند جوامع دیگر نیاز به برقراری حکومتی دارد که قوانین را اجرا کند تا هدف از تنظیم قوانین تحقق یابد “
در اینکه باید حکومتی داشته باشد، مانند سایر جوامع بشری است. با این دلیل، می توان بر تشکیل حکومت در زمان غیبت نیز استدلال کرد. جامعه اسلامی در زمان غیبت، مانند تمامی جوامع دیگر نیاز به قانون و تشکیل حکومت دارد تا بتواند در استحکام آن بکوشد و هدف از تشریع قانون را تحقق بخشد و از این جهت با دیگر جوامع بشری تفاوتی ندارد.
پس از قبول این مسئله، عقل به طور طبیعی یکی از دو امر را می پذیرد: حکومت اسلامی، یا حکومت کفر؛ زیرا حالت سومی قابل تصور نیست. از این حکم می توان این چنین نتیجه گرفت که حکومت اسلامی واجب است؛ چرا که خضوع در مقابل حکومت حاکم کافر، حرام است.
دلیل اعتقادی:
اعتقاد به دین اسلام، مسلمان را به این باور می رساند که قیام برای پیاده کردن احکام اسلام در دوران زندگانیش بر او واجب است و نظام اسلام همان طور که از جستجو در احکام و قوانین آن حاصل می شود، نظامی کامل و دربردارنده تمام قوانینی می باشد که شرایط گوناگون زندگی، آن را اقتضا می کند؛ اعم از زمینه های فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره.
پیداست که برخی از این مقررات، مانند قوانین اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، جز از طریق قوه حاکمه، به طور کامل اجرا نمی شود؛ بنابراین تشکیل یک دولت اسلامی و حکومت آن در دوران غیبت، امری لازم و ضروری است.
دلیل عقلی:
عقل همان طور که می گوید پس از پیامبر صلی الله علیه و آله، بر امام معصوم لازم است که حکومت دولت اسلامی و ریاست عامه آن را بر عهده بگیرد تا اسلام به عنوان یک «اصل» و حیثیت مسلمانان به عنوان یک «جامعه» محفوظ بماند، همچنین می گوید که در
” عقل به طور طبیعی یکی از دو امر را می پذیرد: حکومت اسلامی، یا حکومت کفر؛ زیرا حالت سومی قابل تصور نیست. از این حکم می توان این چنین نتیجه گرفت که حکومت اسلامی واجب است؛ چرا که خضوع در مقابل حکومت حاکم کافر، حرام است “
زمان غیبت نیز به همین منظور باید کسی به عنوان حاکم حکومت اسلامی گمارده شود.

دلیل نقلی:
در روایات اسلامی که شیعه و سنی آن را نقل کرده اند، آمده است که پیش از ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مردمی قیام می کنند و مقدمات حکومت امام را فراهم می سازند. از جمله روایتی که حافظ ابوعبدالله گنجی شافعی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کند: « مردمی از شرق قیام می کنند و زمینه حکومت مهدی را فراهم می سازند». (۱) حافظ گنجی بعد از نقل این روایت می گوید: « این حدیث، حدیثی است حسن و صحیح که آن را راویان موثق و عالمان حجت روایت کرده اند».
از امام باقر علیه السلام نیز روایت شده است که فرمود: « می بینم که جمعیتی در مشرق زمین، خروج می کنند و احقاق حق می نمایند، ولی به آن ها داده نمی شود؛ سپس طلب می کنند، باز هم به آن ها داده نمی شود؛ وقتی چنین دیدند، شمشیرها بر شانه می گذارند (مسلحانه قیام می کنند)، آنگاه حق را به آن ها می دهند، ولی انقلابیون قبول نمی کنند تا آن که کاملاً قیام می کنند و این انقلاب تحویل هیچ کس داده نمی شود، مگر به صاحب شما. کشته شدگان آن ها شهیدند. بدانید که چنانچه من آن انقلاب را درک می کردم، دوست می داشتم که برای صاحب امر باقی باشم».(۲ )
بنابراین با توجه به آنچه که بیان شد، تشکیل حکومت اسلامی از واجبات عصر غیبت است.(۳)

پی نوشت:
۱. البیان فی اخبار صاحب الزمان، گنجی شافعی، ص ۴۹۰.
۲. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳.
۳. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، رجالی تهرانی، علیرضا، ص ۴۴. منبع: سايت تبیان

منبع:www.mahdi313.ir


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 24 مهر 1393برچسب:, | 20:9 | نویسنده : حجت دهقاني فيروزآبادي |

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.